سیناسینا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

سینای من

بازی شادی تماشا

  بازیه امروز ما درباره غذای حیوانات بود..اول اسم حیوان ها رو باهم یکی یکی گفتیم بعد اشاره کردم به نام غذایی که هر حیوان می خوره سپس شکل غذارو روی تصویر خودش گذاشتم بعد از چندبار تکرار ازسینا خواستم که خودش انجام بده             بعد از اون رفتیم سراغ شمارش اعداد و شمارش سیبها ...     خواستم این بازی از یکنواختی دربیاد برای همین سیب هارو جمع کردم و از زیر صندلی یکی یکی می شمردم و به دستش می دادم که اتفاقاً کلی ذوق کرد و با هیجان بیشتر این بازیو ادامه دادیم         در نها...
11 خرداد 1393

خمیربازی

  تقریباً 1 ماه پیش بود که برای سینا خمیر بازی (خوراکی) درست کردم خیلی خوب شد اصلاً فکرشم نمی کردم که انقدر نرم و خوب از آب دربیاد  سینا اولین بار که لمسش کرد یه کم ترسید و ترجیح داد بهش دست نزنه منم اصرار نکردم و چندتا لگو و حبوبات و...گذاشتم کنارش و نشون دادم که چطوری باهاشون روی خمیر مهر بزنه اینبار خیلی ذوق کرد و خودش شروع کرد به مهرزدن و فرو کردن حبوبات توی خمیر...البته این ماجرا مربوط به 1ماه پیشه الان دیگه ترسی از دست زدن به خمیر نداره وخمیربازی به یکی از بازیهای محبوبش تبدیل شده یه وقتها هم ازم می خواد گردش کنم تا باهاش توپ بازی کنه          ...
8 خرداد 1393

بازی با لوله دستمال کاغذی

امروز صبح داشتم فکر می کردم سینا از خواب پاشد چی بازی کنیم این شد که به فکرم رسید تا از لوله های دستمال کاغذی که چند وقته دارم جمع می کنم استفاده کنم..لوله هارو با چسب کاغذی روی کمد محکم کردم و یه مقدار خرده ریزهم پیدا کردم و بازیو شروع کردیم        اینم 2 نمونه از هیجان و ذوق کردن سینا..قربونت بشم من با اون ذوق کردنت        اینجام دید سختشه از بالایی بندازه یه طبقه اومد پایین      بعداز این بازی لوله هارو به شکل اشکال هندسی درآوردم و 3 رنگ از رنگ انگشتی رو رقیق کردم  و با هم شروع کردیم به مهر زدن خیلی مزه داد مخصوصاً در ...
4 خرداد 1393

این بازیهای دوست داشتنی

چند وقت پیش این پازل های 2 تکه رو با چوب بستنی و برگه هایی که از اینترنت دانلود و پرینت گرفته بودم درست کردم و سینا هم خیلی استقبال کرد..امروز بازم هوس کرد با این پازل ها بازی کنه من هم از فرصت استفاده کردم و تند تند ازش عکس انداختم        این هم برگه دیگری است که شامل سه بخش آسمان، ساحل و دریاست و باید هر شکل در جای خودش قرار بگیرد ..پسرکم دونه دونه برمی داشت اسمشو بلند می گفت و سرجاش می گذاشت        قربون اون دستای کوچولوت بشم من...     این هم شد نتیجه کار      بعد رفتیم سراغ برگه های نشانه گذاری...
3 خرداد 1393

مجموعه کتاب های سینا

چند وقت بود که می خواستم از کتابهای سینا عکس بندازم و توی آرشیوم داشته باشم که بالاخره دیروز این کار میسر شد... ابتدا با این دو مجموعه شروع می کنم که بیشترشو وقتی باردار بودم خریدم کتاب های تقویت هوش رو از نوزادی به سینا نشون می دادم که خیلی دوست داشت و چشم ازشون برنمی داشت اما بر خلاف تصورم زیاد علاقه ای به کتابای تاتی و مشابه اون نشون نمی داد و هنوزم همینطوره        این چند مجموعه بعدی مربوط به کتاباییه که سینا خیلی دوسشون داره و بعضی هارو از وقتی خیلی کوچولو بود براش می خوندم مثل کتاب "خونه ها جورواجورند" تقریباً هرروز چند تا از این کتابارو و معمولاً به انتخاب خودش براش می خونم &n...
31 ارديبهشت 1393

بازیه امروز ما

امروز بالاخره همت کردم و برگه هایی که چند وقت پیش پیرینت گرفته و لمینیت کرده بودم  رو آوردم و با سینا مشغول بازی شدیم  اول با این برگه شروع کردم از سینا خواستم دونه دونه پرنده هارو برداره بشماره و روی نرده بگذاره..خیلی با دقت و ذوق این کارو انجام می داد          بعد هم ترجیح داد روی زمین بچینه و اینبار اعداد رو به انگلیسی می شمرد      بعد از این بازی رفتیم سراغ پازل جورکردنی..اونایی که بلد بود وقتی برمی داشت با صدای بلند اسمشو می گفت و اونی که اسمشو بلد نبود مکث می کرد و به من نگاه می کرد یعنی تو بگو ...از بینشون فقط کفشدوزک و لانه رو بلد ...
29 ارديبهشت 1393

سرگرمی های این روزای سینا 2

  اگه بخوام بازم از سرگرمی های این روزای سینا بگم اول باید از اشکال هندسی شروع کنم  جاگذاری اشکال هندسی یکی از بازی های مورد علاقشه دیگه چند ماهی هست که همه رو درست سرجاش می گذاره..تقریباً اکثر شکلارو می شناسه مثل دایره..مثلث..مربع..مستطیل..لوزی..بیضی..ستاره...حتی اگه اسمشو نتونه بگه با انگشت اشاره می کنه مثلاً وقتی میگم مثلث یا لوزی کدومه یا با انگشت نشون می ده یا برمی داره و می گذاره توی دستم...وقتی بیرون می ریم شکلی رو که شبیه اشکال هندسی باشه نشون میده اگه بلد باشه اسمشو می گه اگر نه فقط بهش اشاره می کنه یعنی من اینو شناختم..چند روزپیش تا چراغ راهنمایی رو دید با ذوق و شوق گفت دایه یه دایه دایه... دایره---» دایه یه&nb...
24 اسفند 1392

تولد 1سالگی سینا

خیلی وقته که به صفحه سینا سرنزدم و مطلب و عکس جدید نذاشتم...بالاخره بعد از مدتهااااااااااا تنبلیو کنار گذاشتم و اومدم ...می خوام با تولد 1سالگیه سینا شروع کنم که خیلی برام عزیز و به یاد موندنیه...از چندماه قبل از تولدش شروع کردم به درست کردن تزیینات که خیلی پردردسر اما شیرین بود                            این گیفت زیبا رو هم مامان جونم زحمتشو کشید       سینا جونم عزیزم نفسم عشقم تولدت مبارک             ...
3 اسفند 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سینای من می باشد