سیناسینا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

سینای من

بازی شادی تماشا 5

بازیه امروز ما تطابق دادن گوش با سر حیوانهای مختلف بود که بر خلاف تصورم سینا خیلی خوب می تونست گوش مربوط به هر حیوان رو تشخیص بده در حین انجام کار اسم بعضی از اونها رو می گفت و صدای بعضی دیگه رو هم تقلید می کرد از بین این حیوانها اسم اسب (horse) و خوک (pig) رو به انگلیسی گفت             بعد از این بازی رفتیم سراغ بازیه جدا کردن توپکها با گیره...توپک های بزرگ با گیره بزرگ تر و توپک های کوچک با گیره کوچک تر ..این بازی به هماهنگیه چشم و دست و تقویت عضلات کوچک دست خیلی کمک می کنه...البته سینا روی گرفتن گیره و باز و بسته کردن اون خیلی مسلط نبود که فکر می کنم به  خاطر سن کمی ک...
29 تير 1393

باکس آموزشی

بالاخره بعد از مدتها این قفسه رو برای اتاق سینا تهیه کردیم و این وسایل سروسامان پیدا کرد..هرچند که بازهم همشون توی قفسه ها جانشد ولی همینکه از وسط پذیرایی و زیر میز و گوشه کنار خونه جمع شد بازم جای شکرش باقیه        ...
28 تير 1393

نمایشگاه کتاب 93

خیلی دوست داشتم امسال هم مثل سالهای گذشته به نمایشگاه کتاب برم ولی به خاطر دوریه راه و زمان محدود امکانش برام پیش نیومد این شد که زحت خرید لیست کتابام افتاد روی دوش ضحی و مریم  ...اما از 50 جلد کتابی که سفارش داده بودم 24 جلد اون تجدید چاپ نشده بود          ...
27 تير 1393

تولد 2 سالگی

  دو سال گذشت انگار همین دیروز بود... انگار همین دیروز بود که تو یه صبح تابستونی در راه بیمارستان به این فکر می کردم که چقدر طول می کشه تا تو رو بغل کنم؟ انگار همین دیروز بود اولین لبخندی که زدی...انگار همین دیروز بود اولین غلت زدنت و هیجان و  اشک شوق من...اولین کلمه اولین قدمی که برداشتی و همه تجربه های شیرینی که تو باعثش شدی و من ممنونم که از بین این همه زشتی که دنیا رو گرفته تو یه دنیای قشنگ و پاک به من هدیه دادی تولدت 2 سالگیت مبارک قشنگترین هدیه زندگیم               ...
15 تير 1393

بازی شادی تماشا 4

بازیه تخیلی..این غولهای بامزه رو از اینترنت دانلود کردم و چوب بستنی هارو هم با چسب نواری به پشتش چسبوندم  و چندتا کوسن آوردم و روی هم گذاشتم و پشت اونها کلی نمایش برای سینا اجرا کردم ...خیلی با دقت و تعجب نگاه می کرد..بعد عروسکهارو گرفت و به تقلید از من شروع کرد به صحبت کردن با اونها           بازیه تطابق هر عکس با سایه اش... این بازی رو خیلی دوست داشت و سریع و بدون اشتباه انجام داد..                                    ...
4 تير 1393

بازی شادی تماشا 3

بازیه تطابق رنگ ها              بازیه شمارش ..سیب هارو دونه دونه می شمرد و روی درخت می گذاشت              بازیه ردیف کردن از بزرگ به کوچک...این غولا خیلی بامزن        اینجا خودش می گفت کووووچووواوووو بزززززززگ     ...
2 تير 1393

کار و زندگی

وقتی کلی کار رو سرت ریخته باشه..کلی کار تو آشپزخونه داشته باشی از سبزی خورد کردن تا درست کردن سوپ و خورشت و ... و یه پسرک شیطون داشته باشی که پاتو دودستی می گیره و مدام می گه ماما بیا ماما بَ غَ (بغل) دیگه چاره ای نمی مونه جز اینکه بذاریش روی کابینت و با چندتا خورده ریز سرگرمش کنی و مدام یه چشمت به کارات باشه یه چشمت به نازنینت     ...
22 خرداد 1393

بازی شادی تماشا 2

امروز عکس هایی رو که چندروز پیش حاضر کرده بودم  آوردم و درمورد خانه حیوانات مختلف صحبت کردیم...اول اسامی حیوان ها رو مرور کردیم بعد هر کدام را روی خانه مربوط به خودش گذاشتیم...البته احساس کردم سینا خیلی علاقه نشون نمی ده و حال و حوصله این بازی رو نداره به همین خاطر  با اینکه خودم خیلی دوست داشتم ادامه بدم ولی سریع جمعش کردم ... باشه یه وقت دیگه...             بعد به نظرم اومد خمیر بازی گزینه خوبی برای بازیه بعدی می تونه باشه چون سینا خیلی دوست داره ..حدسم درست بود و پسرکم کلی براش ذوق و شوق کرد مخصوصاً که این شابلون ها هم براش تازگی داشت    ...
12 خرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سینای من می باشد